داناب

کم مصرف نکنید درست مصرف کنید

کم مصرف نکنید درست مصرف کنید

داناب

با آرزوی پیشرفت در فرهنگ سازی حفظ آب

دکتر فرهود گل‏محمدی؛ «حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین روز از سال 1390 در بخشی از سخنان خود بار دیگر بر لزوم اصلاح شیوه‌های آبیاری و اصلاح الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی تأکید کردند و افزودند: «امروز در کشور ما 90 درصد آبی که ما مصرف می‌کنیم در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. اگر شیوه‌های آبیاری کشاورزی را دولت بتواند به توفیق الهی اصلاح بکند و اگر از این 90 درصد 10 درصد کم بشود، شما ببینید چه اتفاقی می‌افتد. ما در بخش‌های دیگر – بخش خانگی، بخش صنعتی و سایر بخش‌هایی که به آب نیاز دارد – فقط با 10 درصد آب کشور کار می‌کنیم و از 10 درصد آب کشور استفاده می‌کنیم. اگر بتوانیم در بخش کشاورزی 10درصد صرفه‌جویی کنیم ببینید چه اتفاقی می‌افتد. در واقع دو برابر امکانات بهره‌برداری در بخش غیرکشاورزی به وجود می‌آید که این امر بسیار با ارزشی است.»
 
ایشان پیش از این نیز در سال 1388 با نام‌گذاری آن سال به نام سال اصلاح الگوی مصرف و هم‌چنین در سخنرانی ابتدای سال 89 خویش و نیز با ابلاغ سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف در سال گذشته بر اصلاح شیوه‌های آبیاری و صرفه جویی آب در بخش کشاورزی تأکید نموده‌اند. مصرف آب در بخش کشاورزی ایران 90 درصد است در حالی‌که متوسط جهانی مصرف آب در بخش کشاورزی حدود 70 درصد می‌باشد. هم‌چنین متوسط عملکرد تولید محصولات کشاورزی کشور ما چندان رضایت بخش نیست و بهره‌وری در قیاس با سایر کشورها پایین است. در ایران برای تولید 1 کیلوگرم محصول 2000 لیتر آب مصرف می‌شود در حالی‌که در کشورهای در حال توسعه برای تولید همین مقدار محصول 1300 لیتر آب به مصرف می‌رسد. راندمان آبیاری کشورمان در قیاس با کشورهای خشک و نیمه خشک منطقه نیز پایین است. به طوری که حدود 67 درصد آب تأمین شده برای کشاورزی در مزارع هدر می‌رود. در حالی که این رقم در جهان 62 درصد است. هم‌چنین ضایعات محصولات کشاورزی از نقطه‌ی برداشت، حمل و نقل، نگهداری و مصرف در ایران 30 الی 35 درصد است که به نوعی هدر رفت آب محسوب می‌شود.
 
بخش کشاورزی ایران با این واقعیت روبه‌روست که در آینده بایستی ضمن مصرف آب کم‌تر، تولید بیش‌تری را عرضه نماید لذا با مدیریت صحیح منابع آب و با استفاده از دانش و فن‌آوری‌های نوین باید در جهت ارتقای بهره‌وری از منابع آب، افزایش کارایی مصرف آب، افزایش راندمان آبیاری و افزایش عملکرد در واحد سطح، گام‌های اساسی را برداشت [1]. راندمان آبیاری در کشور طبق گزارشات (FAO) در سال 2000، 32 درصد بوده و طبق گزارشات معاونت امور زیربنایی در سال 83 حدود 40 درصد بوده است که به نظر غیر واقعی است. درحالی‌که در اکثر کشورهایی که از نظر اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی مشابه ایران می‌باشند راندمان آبیاری به مراتب بالاتر از کشور ما می‌باشد به طوری‌که راندمان آبیاری براساس گزارش فائو در سال 2000 در لیبی 60 درصد، هند 54 درصد، مصر 53 درصد، سوریه 45 درصد، پاکستان 44 درصد، عربستان 43 درصد، ترکیه 40 درصد، چین 36 درصد، ایران 32 درصد بوده است[1]. یکی دیگر از روش‌های کنترل بحران آب، مدیریت مصرف آب می‌باشد که در زیر به شرح آن می‌پردازیم.
 
از مجموع 95 میلیارد متر مکعب آب استحصالی سالانه در ایران، بیش از 87 میلیارد مترمکعب آن در بخش کشاورزی برای آبیاری7 میلیون و 500 هزار هکتار سطح زیر کشت آبی شامل 6 میلیون و 300 هزار هکتار زمین زراعی و یک میلیون و 200 هزار هکتار باغ مصرف می‌شود. برنامه‌ریزان کشاورزی (FAO) معتقدند برای تأمین مواد غذایی سه نفر در سال، یک هکتار زمین کشاورزی مورد نیاز است. بنابراین برای 70 میلیون جمعیت فعلی کشور، سطح زیرکشت آبی باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد. در حال حاضر راندمان آبیاری که بیش‌تر به صورت غرقابی است، بین 30 الی 40درصد تخمین زده می‌شود. در کشور آمریکا با به کارگیری روش‌های ترویجی و آموزش کشاورزی و تحقیقات توانسته‌اند میزان مصرف آب در هر هکتار را در طی سال‌های 1980 تا 1995میلادی 16 درصد کاهش دهند. میزان مصرف آب برای آبیاری محصولات مهم کشاورزی نیز در مقایسه با مقیاس‌های جهانی بسیار بالا است. قیمت‌گذاری فعلی آب کشاورزی براساس حجم آب مصرفی نیست؛ لذا باید ترتیبی اتخاذ شود تا در مصارف کشاورزی نیز قیمت براساس حجم آب برآورد شود تا موجب افزایش راندمان آبیاری و مدیریت مصرف آب در کشاورزی شود.
 
مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی
 
بخش کشاورزی یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی کشور است، به‌طوری‌که حدود 18 درصد تولید ناخالص ملی، 25درصد اشتغال، تأمین 85 درصد غذای جامعه، 25 درصد صادرات غیرنفتی و 90 درصد مواد اولیه‌ی مورد استفاده در صنعت را فراهم می‌کند. این بخش 94 درصد منابع آب کشور را مصرف می‌کند که به علت راندمان پایین آبیاری و هم‌چنین بالا بودن ضایعات کشاورزی به صورت مسقیم و غیرمستقیم بخش عمده‌ای از منابع آب را هدر می‌دهد. با توجه به این‌که با کاهش حدود 6 درصد کاهش در مصرف آب کشاورزی معادل کل مصرف شرب و صنعت کشور آب صرفه‏جویی می‏گردد، را‌هکارهایی که در این بخش بتواند باعث کاهش تلفات گردد از اولویت برخودار است. به این دلیل انتخاب راهکارهایی که کاهش مصرف و استفاده‌ی بهینه‌ی آب را در این بخش به دنبال داشته باشد، از اولویت برخوردار است [7،8،9،10،11و12]. در سا‌ل‌های اخیر با توجه به محدودیت‌های موجود در مدیریت عرضه، رویکردهای مناسب در مدیریت مصرف جست‌وجو می‏گردد. مهم‌ترین راهکارها به منظور مدیریت مصرف آب، افزایش کارایی مصرف آب، قیمت‌گذاری و پذیرفتن آب به مثابه یک کالا و تعیین و اعمال ارزش واقعی آن، افزایش راندمان آبیاری، تعیین الگوی کشت بهینه، کنترل رشد جمعیت و اشتغال‌زایی، کاهش ضایعات کشاورزی و‌ مدیریت یک‌پارچه‌ی منابع آب می‌باشد که یکی از روش‌های دست‌یابی به این راهکارها آموزش بهره‌برداران و کشاورزان و انتقال دانش نوین آبیارى توسط ناظرین به مزارع همراه با یک‌پارچه سازى اراضى خواهد بود.
 
در شرایط فعلی با افزایش 10 درصدی کارایی مصرف آب تقریباً 8 میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی صرفه‌جویی می‌گردد. با پذیرفتن آب به مثابه یک کالا و تعیین و اعمال قیمت  واقعی آب می‌توان انتظار استفاده‌ی بهینه از آب و راهکارهای زراعی یا فنی جهت کاهش مصرف جلوگیری از تلافات آب را داشت. با افزایش راندمان آبیاری و کم آبیاری با کاهش مصرف آب، کارایی مصرف آب بالا رفته و از اتلاف آب جلوگیری می‌شود. با تعیین الگوی کشت بهینه در هر منطقه نه تنها می‌توان مصرف آب را کاهش داد بلکه درآمد کل افزایش می‌یابد. هم ‌اکنون هر سال با توجه به افزایش جمعیت و مصارف کنونی، قریب به 3/1 میلیارد مترمکعب نیاز آبی افزایش می‌یابد. هر سال بین 13 تا 35 درصد محصولات کشاورزی به صورت ضایعات از بین می‌رود که معادل 13 تا 35 میلیارد مترمکعب از منابع آبی کشور می‌باشد. نبود مدیریت یک‌پارچه بر منابع آب مهم‌ترین مشکل در مدیریت منابع آب کشور می‏باشد[2،3،4،5 و6].
 
مصرف آب در بخش‌های مختلف کشاورزی، شرب و صنعت کشور به ترتیب برابر با 94/5 و 03/0 درصد می‌باشد. در حالی که متوسط جهانی مصرف در سه بخش یاد شده به ترتیب برابر با 70 ، 8 و 22 درصد است. هم‌چنین سهم بخش صنعت در مصرف آب حتی از مصرف همان بخش در کشورهای با درآمد پایین و متوسط نیز به مراتب کم‌تر است[1،12،13و14].
 
با قبول متوسط راندمان 36 درصد ‌می‌‌توان نتیجه گرفت حدود 3/52 میلیارد مترمکعب از آب مصرفی به صورت تبخیر، روان آب و نفوذ از دسترس خارج می‌شود البته قسمتی از نفوذ به صورت عمقی باعث تغذیه‌ی آب زیرزمینی می‌شود[1،9،10،11و14]. از طرفی به دلیل پایین بودن راندمان آبیاری، شرایط آب و‌‌ هوایی، ارقام مورد کشت، عملیات زراعی، سطح تکنولوژی، قیمت آب و دیگر عوامل در حالی‌که بر اساس آمار مصرف آب و تولید محصول کشاورزی در ایران کارایی مصرف آب 9/0 کیلوگرم محصول تولید شده به ازای یک متر‌‌‌مکعب آب مصرفی است، در کشورهای پیشرفته این مقدار به طور متوسط 5/2 کیلوگرم بر هر متر‌مکعب می‏باشد. افزایش جمعیت در چند دهه‌ی اخیر فشار فزاینده‌ای را بر منابع آب کشور وارد نموده است و هم اکنون بر اساس آمار‌های موجود و قبول نرخ رشد 5/1 درصد هر سال حدود یک میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده می‌شود که برای حفظ سطح فعلی مصرف نیاز به استحصال سالانه 3/1 میلیارد متر مکعب آب می‏باشد. مهم‌ترین مشکل در مدیریت منابع آب در سطح کشور نبود مدیریت یک‌پارچه بر منابع آب می‏باشد. هم اکنون وزارت نیرو و جهاد کشاورزی هر کدام متولی استفاده از بخشی از منابع آب می‏باشند. در طراحی کانال‌های آبرسانی جهت آبیاری هم وزارت نیرو (کانال درجه‌ی 1و2) و هم وزارت جهاد کشاورزی (کانال‌های توزیع درجه‌ی3) فعالیت می‏کنند. در ساخت سدها تا ظرفیت مشخصی وزارت جهاد کشاورزی و در مقیاس‌های بالاتر وزارت نیرو متولی هستند. از طرفی جهت احیا و حفظ ذخایر آب زیرزمینی تغذیه‌ی مصنوعی به وزارت نیرو و پخش سیلاب به وزارت جهاد کشاورزی محول گردیده است. در گسترش آبیاری تحت فشار تأکید بر افزایش سطح زیرکشت هم‌زمان با افزایش راندمان با هدف افزایش تولید محصولات کشاورزی می‏باشد که در واقع این مسأله باعث می‌شود به دلیل افزایش راندمان آبیاری در سطح حوضه‌ی آب صرفه‌جویی شده و به حفظ یا احیای منابع آبی که هدف وزارت نیرو است، کمکی نکند. همان‌گونه که ملاحظه می‏گردد نبود یک‌پارچگی مدیریت منابع و توزیع آب منجر به عدم استفاده‌ی بهینه از منابع گردیده و به دلیل وجود تشکیلات اداری موازی هزینه‏های عمومی بخش آب افزایش یافته و از طرف دیگر تداخل وظایف به وجود ‏آمده است. از دیگر مشکلات مدیریت منابع آب ضعف و عدم کارایی قوانین در این بخش می‏باشد. همین قوانین موجود نیز به علت ضعف‏های اداری موجود از جمله کمبود پرسنل و تجهیزات قابل اجرا نیستند. به عنوان نمونه می‏توان به حفر چاه‌های غیرمجاز و یا افزایش عمق چاه‌های بدون مجوز اشاره نمود.
 
مصرف آب در بخش کشاورزی ایران 90 درصد است در حالی‌که متوسط جهانی مصرف آب در بخش کشاورزی حدود 70 درصد می‌باشد. هم‌چنین متوسط عملکرد تولید محصولات کشاورزی کشور ما چندان رضایت بخش نیست و بهره‌وری در قیاس با سایر کشورها پایین است. در ایران برای تولید 1 کیلوگرم محصول 2000 لیتر آب مصرف می‌شود در حالی‌که در کشورهای در حال توسعه برای تولید همین مقدار محصول 1300 لیتر آب به مصرف می‌رسد.
 
 
پیشنهاداتی برای بهبود اوضاع
 
راه حل سنتی برای مقابله با مشکل کم‌آبی در مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران عبارت از سرمایه‏گذاری هر چه بیش‌تر در تأسیسات آبی به منظور افزایش عرضه‌ی آب بوده است. با توجه به اثرات زیست محیطی و عوارض جانبی این راه حل، هم‌چنین افزایش سریع هزینه‌ی تولید و عرضه‌ی آب به نظر می‏رسد که راه‏حل مشکل آب در ایران تنها عرضه‌ی آب بیش‌تر نیست بلکه راه حل مؤثرتر عبارت است از اتخاذ سیاست‌ها و تدابیری که ساختار اقتصاد و الگوی مصرف آب را تغییر دهد. این گونه سیاست‌ها و تدابیر «مدیریت مصرف» نام‌گذاری می‏شوند و لازم است بیش‌تر از گذشته مورد توجه برنامه‏ریزان توسعه قرار گیرد. به این منظور مهم‌ترین راهکارهای اصلاح الگوی مصرف و افزایش بهر‌ه‌وری آب در ادامه مطرح می‌گردد.
 
کارایی مصرف آب: مقدار ماده‌ی خشکی که توسط گیاه به ازای هر مترمکعب آب حاصل می‌گردد، تعریف شده است. کارایی مصرف آب برای نشان دادن رابطه‌ی کمی میان رشد گیاه و مصرف آب به کار برده شده و به صورت مقدار ماده‌ی‏ گیاهی تولید شده به ازای واحد آب مصرف شده تعریف می‏گردد[11]. با توجه به این‌که آب مهم‌ترین محدودیّت تولیدات کشاورزی در ایران است، می‏بایست جهت‏گیری تولید به گونه‏ای باشد که به ازای یک واحد آب مصرف شده، حداکثر محصول تولید شود. نظر به این‌که کارایی مصرف آب در ایران 75/0 کیلوگرم بر مترمکعب است و با افزایش 10 درصدی کارایی مصرف آب می‌توان حدود 8 میلیارد مترمکعب آب صرفه‌جویی نمود که از مجموع مصرف آب در شرب و صنعت کشور بیش‌تر است.
 
مشکل عمده‌ی بخش کشاورزی ایران، سنتی بودن روش‌های تولید است که قسمت عمده‌ی آن نیز به دلیل قلت سطح دانش فنی کشاورزی است. بنابراین بخش آموزش ترویج و تحقیقات کشاورزی بیش از پیش باید به این مسأله رسیدگی کرده و فعال‌تر نقش خود را ایفا نماید زیرا تنها راه امکان کشاورزی سنتی به تجاری ـ اقتصادی از راه استفاده‌ی تکنولوژی نوین (فن‌آوری زیستی و شیمی) در بخش گسترش ایستگاه‌های آموزشی، ترویج و تحقیقات در سطح مناطق روستایی کشور می‌باشد زیرا بهره‌برداری بهینه از منابع آب، خاک، نیروی انسانی و تکنولوژی در بخش کشاورزی زمانی میسر است که واحدهای بهره‌برداری آموزش کافی دیده باشند و در ضمن این واحدها در حد و اندازه‌ی مناسب و مطلوب باشد لذا قبل از طراحی هر گونه نظام بهره‌برداری از اراضی کشور باید تدابیر لازم در جهت همکاری کشاورزان در بین خود به وسیله‌ی کم رنگ کردن انگیزه‌ی مالکیت زمین و فراهم سازی زمینه‌ی پذیرش کار تولید تعاونی صورت پذیرد[2]. در این راستا راهکارهای پیشنهادی برای افزایش کارآیی مصرف آب به شرح زیر می‌باشند:
 
الف) بهینه سازی روش‌های آبیاری و افزایش کارآیی مصرف آب در اراضی زراعی به‌وسیله‌ی:
 
1- اصلاح الگوی کشت محصولات زراعی؛
 
2- انتخاب ارقام پرمحصول و با کارآیی مصرف آب بالا و ترویج کشت آن‌ها؛
 
3- اصلاح ژنتیکی گیاهان با استفاده از تکنیک‌های جدید (بیوتکنولوژی) و تولید ارقام با کارآیی مصرف آب بالا؛
 
4- تحقیقات روی ارقام مقاوم به شوری، خشکی و دست‌یابی به آن؛
 
5- بررسی و تحقیق درباره‌ی آرایش کاشت گیاهان زراعی مختلف؛
 
6- استفاده و ترویج مدیریت تلفیقی آب آبیاری و کودهای شیمیایی؛
 
7- کاشت زود گیاهان به منظور فرار از خشکی و تنش؛
 
8-گسترش کشت ارقام با طول دوره‌ی رشد کوتاه و رشد اولیه‌ی سریع؛
 
9- بررسی در مورد تعیین ابعاد مناسب مزرعه به منظور بهبود راندمان آبیاری؛
 
10- بررسی و تحقیق در مورد تراکم بوته‌ی مطلوب در هکتار؛
 
11- افزایش راندمان آبیاری و یک‌پارچه سازی اراضی.
 
ب) اصلاح ساختار آبیاری سنتی در مزارع و باغ‌ها به‌وسیله‌ی:
 
1- تسریع در اجرای طرح‌های یک‌پارچه سازی؛
 
2- ترویج استفاده از روش‌های مناسب آبیاری؛
 
3- استفاده از آب برگشتی فاروها و نوارها؛
 
4- گسترش آموزش روش‌های مدرن و کارآمد آبیاری سطحی از قبیل آبیاری کابلی و موجی؛
 
5- استفاده از سیستم‌های آبیاری زیرزمینی و روش‌های آبیاری زیرسطحی با حذف تبخیر از خاک.
 
ج) کاهش تبخیر از سطح مزرعه به‌وسیله‌ی:
 
1- ترویج و گسترش استفاده از مالچ طبیعی و مصنوعی؛
 
2- استفاده از روش‌های بهزراعی در جهت کاهش تبخیر، تعرق و ترویج آن؛
 
3- کاهش تبخیر مستقیم در زمان آبیاری و اجتناب از آبیاری در اواسط روز.
 
د) استفاده از روش‌های مناسب مدیریت آبیاری به منظور کاهش تلفات آب به‌وسیله‌ی:
 
1- تحقیق، بررسی و ترویج کشت نشایی؛
 
2- ترویج و توسعه‌ی استفاده از روش‌های آبیاری تحت فشار در آبیاری‌های اولیه؛
 
3- انجام اقدام‌های فنی نظیر کشت بذور جوانه‌دار شده و یا کشت بذور غنی شده که سریع رشد نمایند.
 
ذ) انجام کم آبیاری به منظور افزایش کارآیی مصرف آب به‌وسیله‌ی:
 
کم آبیاری مصرف عامدانه و عالمانه‌ی کم‌تر آب به منظور افزایش تولید است که در آن باید به نکات زیر توجه نمود:
 
1-انتخاب گیاه مناسب برای کم آبیاری (گیاهانی که دارای دوره‌ی رشد کوتاه، راندمان مصرف آب بالا و مقاوم به خشکی هستند.)؛
 
2- خاک مناسب برای کم آبیاری (خاک‌های دارای ظرفیت نگهداری بالا)؛
 
3- کیفیت آب آبیاری (کیفیت آب باید خوب باشد)؛
 
4- عملیات زراعی (باید از روی منحنی تابع تولید، درآمد و هزینه تعیین گردد)؛
 
5- زمان آبیاری (با توجه به رفتار گیاه که حداقل تأثیرات منفی را بر رشد آن داشته باشد)؛
 
6- روش‌های اعمال کم آبیاری (بستگی به کیفیت آب و خاک دارد)؛
 
7- مصرف کود (به ویژه کودهای پتاسیم و روی نقش مهمی در تنظیم روزنه‌ها و کاهش تعرق گیاه دارند).
 
ر) توسعه، ترویج و آموزش آبیاری و افزایش آگاهی زارعین
 
ز) بها دادن به آب آبیاری به عنوان نهاده‌ی مهم تولید.
 
مشکل عمده‌ی بخش کشاورزی ایران، سنتی بودن روش‌های تولید است که قسمت عمده‌ی آن نیز به دلیل قلت سطح دانش فنی کشاورزی است. بنابراین بخش آموزش ترویج و تحقیقات کشاورزی بیش از پیش باید به این مسأله رسیدگی کرده و فعال‌تر نقش خود را ایفا نماید زیرا تنها راه امکان کشاورزی سنتی به تجاری ـ اقتصادی از راه استفاده‌ی تکنولوژی نوین (فن‌آوری زیستی و شیمی) در بخش گسترش ایستگاه‌های آموزشی، ترویج و تحقیقات در سطح مناطق روستایی کشور می‌باشد
 
ژ) تعیین الگوی کشت بهینه: یکی از روش‌های مناسب مدیریت تقاضا و اصلاح الگوی مصرف آب کشاورزی تعیین الگوی کشت مناسب می‏باشد. الگویی که با مصرف مقدار آب کم‌تر ارزش اقتصادی بیش‌تری تولید کند. بدین منظور لازم است برخی محصولات حذف یا سطح زیر کشت آن‌ها کاهش یابد و از طرف دیگر سطح زیر کشت برخی محصولات افزایش یافته و محصولات جدیدی وارد الگو گردد. در مطالعه‌ی موردی به منظور تعیین الگوی بهینه به بررسی الگوی کشت در حوزه‌ی قره‌چای استان همدان پرداخته و الگوی بهینه در این حوزه تعیین گردید.
 
کنترل رشد جمعیت و اشتغال‏زایی: جمعیت کنونی کشور با مبنا قرار دادن آمار سال 1375 و قبول نرخ رشد 5/1 درصد، حدود 67 میلیون نفر است. با توجه به جمعیت، مقدار سرانه‌ی مصرف آب برای هر نفر تقریباً 1300 مترمکعب در سال پیش‌بینی می‌گردد، با قبول نرخ رشد 5/1 درصد در شرایط فعلی هر سال یک میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده می‌شود، یعنی در هر سال برای حفظ همین مقدار سرانه‌ی آب می‌بایست 3/1 میلیارد مترمکعب از منابع آبی تجدید پذیر کشور استحصال نمود و با توجه به این واقعیت که بر اساس نظرات کارشناسی حداکثر 25 میلیارد مترمکعب از این منابع قابل استحصال است. به این نتیجه می‌رسیم راهکارهای مبتنی بر عرضه‌ی آب در حال نزدیک شدن به محدوده‌های نهایی خود است. در سیاست‏گذاری‌ها و برنامه‏ریزی‏های کلان، به علت کم سرمایه‌بر بودن، بخش کشاورزی به عنوان یک منبع اشتغال‏زا تلقی نموده و برنامه‏ها در جهت تأکید بیش‌تر بر آن به منظور اشتغال‏زایی تهیه و تدوین می‏شود به طوری‌که حدود 9/36 درصد نیروی کار کشور در بخش کشاورزی فعالیت می‏نماید. در مطالعه‌ای در استان همدان، ارزش افزوده‌ی حاصل از هر متر مکعب آب در صنعت و کشاورزی مقایسه شد. نتایج نشان داد ارزش متوسط ستانده‌ی حاصل از هر واحد آب در بخش کشاورزی و صنعت به ترتیب 3/837 و 7/7495 ریال می‌باشد. بنابرین کنترل رشد جمعیت و اشتغال‌زایی در بخش‌های صنعت و خدمات از میزان مصرف و تلفات آب می‌کاهد [9 و14].
 
ل) کاهش ضایعات کشاورزی: با کاهش هر یک درصد از میزان ضایعات کشاورزی چیزی حدود 870 میلیون مترمکعب آب صرفه‌جویی می‌‌شود. برای کاهش ضایعات کشاورزی در زمان کاشت و داشت، مراقبت مناسب زراعی ضروری است. استفاده‌ی درست از نهادها، عملیات زراعی به موقع، نبود باران، تگرگ یا برف بی‌موقع، حمل و نقل و جابه‌جایی مناسب محصول، نگهداری محصول در انبار فنی، کاهش زمان بین برداشت، فرآوری و بسته‌بندی مناسب سبب کاهش ضایعات می‌گردد. تغییر فرهنگ مصرف عمومی از فله خوری سبب کاهش ضایعات کشاورزی در سطح خانوارها می‌شود.
 
س) بهبود مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی و ایجاد تشکل‌های مناسب بهره‌برداری از منابع آب؛
 
ش) ارتقای راندمان آبیاری در اراضی آبی کشاورزی؛
 
ص) جلوگیری از هدر رفتن سیلاب‌ها با استفاده از روش‌های مختلف مانند احداث بندهای ذخیره‌ای و انحرافی؛
 
ض) تغذیه‌ی مصنوعی آبخوان‌ها و پخش سیلاب؛
 
ق) تدوین و اجرای طرح‌های مدیریت یک‌پارچه‌ی منابع آب در حوزه‌ی آبخیز به منظور ایجاد و ارتقای هماهنگی بین طرح‌های توسعه‌ی منابع آب، آبخیزداری در مناطق بالادست و احداث شبکه‌های آبیاری و زه کشی در مناطق پایین دست؛
 
ع) استفاده‌ی مجدد از پساب‌ها با رعایت ملاحظات زیست محیطی؛
 
ی) اعمال الگوی کشت متناسب با ظرفیت پایداری منابع آب. (*)
 
 فهرست منابع
 
1- علامه، علی اصغر.1387.بحران آب و راه‌های مدیریت بحران
 
2- نیک نفس، علی‌رضا. ارایه‌ی راهکارهای راهبردی مصرف بهینه‌ی آب در کشاورزی
 
3- دین‌پناه، غلام‌رضا و همکاران. نقش آموزش و ترویج در بهبود نظام بهره‌برداری کشاورزی پایاب سدهای مخزنی.
 
4- تیموری، جواد. نقش تشکل‌های کشاورزی در مدیریت بهره‌برداری شبکه‌های مدرن و سنتی، کارشناس ارشد دانشگاه شهید عباسپور تهران.
 
5- متن مصاحبه‌ی دکتر شهبازی در خصوص اصلاح الگوی مصرف
 
6- آمار نامه‌ی کشاورزی 1384 دفتر آمار و فن‌آوری اطلاعات، وزارت جهاد کشاورزی
 
7- خسروی، عبدالرضا. 1373. نقش ترویج در بالا بردن راندمان آبیاری و افزایش تولیدات کشاورزی. مجموعه مقالات اولین کنگره‌ی برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری امور زیربنایی در بخش کشاورزی
 
8- مدیریت محلی سیستم‌های آبیاری، ترجمه و تدوین کمیته‌ی ملی آبیاری و زه‌کشی ایران.
 
9- گل محمدی، ف. 29/6/1386. رساله‌ی دکترا تحت عنوان: «تدوین الگوی سیستماتیک کارکردی ترویج برای دست‌یابی به توسعه‌ی پایدار کشاورزی». دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقا ت تهران .304 صفحه.
 
10- گل محمدی، ف. فروردین و اردیبهشت 1383. انتقال تکنولوژی مناسب در روستا. در ماهنامه‌ی علمی، اجتماعی، اقتصادی «جهاد». شماره‌ی 262 /سال 24/. صفحات : 97 _ 101.
 
11- لهسایی زاده، ع .1379. جامعه شناسی توسعه‌ی روستایی. شیراز. انتشارات زر .
 
12- Clayton,A.M.H. &Radcliffe,N.J.(1996).Sustainablity, A Systems Approach.London.Earthscan Publication Ltd. UK.
 
♂mr.kalhor♂

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.